نجوای قلم

قلم آدمین را کند رستگار / اشعار و متون به قلم حامد فروتن

۱۰ مطلب در آگوست ۲۰۱۵ ثبت شده است

رباعی ۳

درین زندان ظلمت بار بسا فریاد بیش از حد

میان میله فولاد بسا خون ها بیش از حد

کسی از زخم خود نالد کسی با تار ابریشم

بدوزد زخم نارنجش بسا غوغا بیش از حد


۰۷ آگوست ۱۵ ، ۰۰:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Hamed forutan

رباعی ۲

حاکم که شود ظالم مطلب ز کجا آید

دلبر که شود مجرم مقصد ز کجا آید

بی پیر همی گردد دنیا چراغان دوست

میبخانه نباشد یار مستی ز کجا آید


۰۷ آگوست ۱۵ ، ۰۰:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Hamed forutan

غریبم

درین شهر پر آشوب و شرر بار من غریبم

غریبم من درین بازی کردنکش غریبم

نه یار و یاوری دارم نه همدم نی رفیقی

درین دنیای مطلب ها و صد رنگها غریبم

بسازم خانه از عشق بگردم دور آن با مهر

که در بازی مکر و حیله و نیرنگ غریبم

روم با مهر کنار رودبار همدلی ها

که در دنیای جهل و تعصب من غریبم

بسازم بهر حفظ خود ز دانش دیوانی را

برای رهنمود عالم نادان که با آنان غریبم


۰۷ آگوست ۱۵ ، ۰۰:۴۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Hamed forutan

درگه عشق

بیا که رفته و دل غرق ذات پاک کنیم

ز حسرت دنیای حوس , دل آزاد کنیم

بیا به ملک ثواب راه گشاه شویم

پیش از آن دم که زین جهان رویم

بیا ببین هزار کعبه در کنار تو است

یک دم اگر ز سخاوت ,چشم باز کنیم

دلبرا دل درگه ذات کبریاست بیا

که رفته به دل ها و افتخار کنیم



۰۶ آگوست ۱۵ ، ۲۳:۴۳ ۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Hamed forutan

رباعی ۱

میخانه فرو ریزد بتخانه بنا گردد

زان مستی هر روزم غمخانه بنا گردد

دل غرق گناه باشد روحم به قضا سوزد

گر رحم نباشد هیچ ظلمانی قضا گردد


۰۵ آگوست ۱۵ ، ۱۳:۵۶ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Hamed forutan

رویای شب

آن لاله رخ لیلا صفت امشب به خوابم می رمید

سرو بلند ابرو کمند امشب به خوابم می رمید

گلگون صفت رخسار او رویای شب سیمای او

آن عشوه گر دندان صدف امشب به خوابم می رمید

آهو صفت چشمان او شبرنگ شب موهای او

کبک دری آن گلپری امشب به خوابم می رمید


۰۴ آگوست ۱۵ ، ۲۳:۲۹ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Hamed forutan

رویای دیرینه

شبی رفتم به سوی خانه دوست

بدیدم گلرخی در کوچه اوست

کمان ابرو سیه چشمان نگاه کرد

شدم مدحوش رخسارش ای دوست

کمی راحت اما کمی افسرده بودم

ز زیبای و دلداری اش ای دوست

قد و قامت رسا چون سرو خوش قد

ندیم من مثالش در جهان دوست

گمان بردم که شاید حور باشد

مگر بالا بود مقام و منزلش دوست

که ناگاه دست خود دندان گرفتم

زدم بردست خود زخمی ای دوست

بخود گشتم زخود بیحوده گی ها

بدانستم هنرمند است آن دوست

۰۴ آگوست ۱۵ ، ۲۳:۲۷ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Hamed forutan

حق

ای یار بیا که مست و مدهوش شدم

ای دوست بیا که باده بر دوش شدم

زندان حوس را بشکستم با گرز قضاوت

زیبد که اکنون می خوش خور شدم

من شکوه ندارم ز آن حسن دلارا

خود را که شناختم با هوش شدم

آن جال شیاطین که بود جهل و تعصب

صد پاره نمودم و به حق رو شدم


۰۴ آگوست ۱۵ ، ۲۳:۰۱ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Hamed forutan

محمد رسول الله

گم گشته ز میدان خدایم محمد یا رسول الله

فریاد زمان داریم محمد یا رسول الله

بخشش ز خدا خواهیم چون غرق گناه باشیم

بر ما شفاعت کن محمد یا رسول الله

کردیم فراموش ما رسم خدا دوستی

الگو ترا خواهیم محمد یا رسول الله

عسی ترا خواهد موسی ترا خواهد

دیدار تو خواهیم ما محمد یا رسول الله

شیطان حوس دارد تا با تو سخن گوید

خرسند به دیداریم محمد یا رسول الله

ابلیس ز درت باشد نا امید ز دیدارت

زان نکته امید داریم محمد یا رسول الله


۰۴ آگوست ۱۵ ، ۲۲:۵۹ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Hamed forutan

نوحه بی کسی

کسی در عشرت و مستی کسی در حال تنگدستی

کسی درگیر دام عشق کسی در عشق با سستی

کسی را دادی آه و سوز ،کز بارگاهت ترا خواهد

کسی را دادیش ثروت ، کز  درگاهش گدا راند

کسی محتاج لبخند و کسی خسته است از لبخند

کسی فریاد ز غم دارد کسی غم در دلش جوشد

چه زیشتی ها چه زیبایی درین عالم به رسوایی

که در عرش ام روی آخر کشد کارت به رسوایی


۰۴ آگوست ۱۵ ، ۲۲:۵۷ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Hamed forutan